Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین، در این میانه یکی گفت: «برای سلطه ابدی باید کتابخانه‌ها را سوزاند». پس چنین کردند. اوراق هزاران نسخه خطی در شعله‌های آتش سوخت و بخشی از اوراق هویت ایرانی برای همیشه ازمیان رفت.

با حمله چنگیزیان رکود علم در ایران آغاز شد و قرن‌ها ادامه یافت اما در آن سوی، جهان به سرعت پیش می‌رفت؛ اروپاییان پیش رفتند و کتابخانه‌هایی عظیم ساختند اما در ایران اوضاع همان بود تا عهد قاجار که مردی میرزا تقی‌خان نام از خاندان فراهانی برخاست و تلاشی سرسختانه برای تنویر افکار و بنای نخستین مدرسه مدرن و ساخت کتابخانه پیش گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیری نپایید که باغ فین، مقتل میرزاتقی‌خان شد. امیر را شهید کردند اما مدرسه‌اش ماند و هسته نخستین کتابخانه جدید در آن شکل گرفت. آن شد که در ۱۳۱۶ بر اصطبل اسبان میدان مشق، کتابخانه‌ای ساختند تا ۷۰ سال بعد محفل گرم دانشجویان باشد؛ گنجینه‌ای که هر روز افزون‌تر شد تا چند سال پیش به تپه‌های عباس‌آباد رسید. زیگوراتی مجهز به امکانات آسمانخراش‌ها در دل تپه‌های پایتخت سر برآورد و هزاران کتاب در مخازن آن گردآمد و یکی از یادگارهای عصر ما برای آیندگان شد.

نمای ورودی ساختمان قدیم کتابخانه ملی در خیابان سی تیر تهران که روزی کتابخانه فردوسی نام داشت

«پادشاهان ایران برای نگاهداری و حفظ و صیانت دانش‌ها و به‌جای‌ماندن آنها اهتمامی فوق‌العاده مبذول می‌داشتند. آنها برای محفوظ ماندن کتب و آثار دانشمندان از آسیب زمانه و آفات آسمانی و زمینی، وسیله‌ای از سخت‌ترین و محکم‌ترین اسباب و لوازم را برگزیدند که تاب مقاومت در برابر هرگونه پیشامدی را داشته باشد و عفونت و پوسیدگی در آن راه نیابد و آن پوست درخت خدنگ بود که به آن توز می‌گفتند؛ چنان‌که هندیان و چینیان و مردم دیگرکشورها از ایشان پیروی کردند.

توز برای محکمی و سختی و نرمی و قابلیت انعطاف در کمان‌سازی هم به‌کار برده‌ می‌شد. ایرانیان پس از اینکه بهترین وسیله را برای ثبت، ضبط، نوشتن و نگاهداری دانش‌ها به‌دست آوردند، برای یافتن بهترین جا و مکان جهت بنیاد کتابخانه‌ها و خزانه کتاب به جست‌وجو پرداختند.» این روایتی است از ساخت کتابخانه‌های قدیم ایران که ابومشعر بلخی در کتاب «اختلاف الزیجات» روایت‌می‌کند.  

ایران از دوران باستان تا پیش از تاسیس کتابخانه ملی، کتابخانه‌های بزرگی به خود دید که همه کتاب‌هایشان نفیس، نادر و خطی بودند. از باستانی‌ها که بگذریم، کتابخانه ابوالوفای همدانی، کتابخانه بهاءالدوله دیلمی، کتابخانه عضدالدوله دیلمی در شیراز که از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران بوده و برای نخستین بار کتاب‌ها را بر پایه موضوع، نام کتاب و نام مولف رده‌بندی کرده، کتابخانه عباد الدوله دیلمی، کتابخانه نوح بن منصور سامانی، کتابخانه صاحب بن عباد، بعضی از آن همه است.

اما قرن‌ها بعد گرد مرگ بر آن کتابخانه‌ها پاشیده شد و تعداد زیادی، همچون کتابخانه سلطنتی سامانیان در هجوم قبایل مهاجم شرقی سوزانده شد. هنگام سوختن این کتابخانه بود که اشخاصی چون پورسینا،  درد سوختن کتاب‌ها را بر جان خود حس می‌کردند. این‌گونه کتابخانه‌ها سوختند و کتاب‌ها متروک ماندند و این تنهایی کم و بیش تا دوران تجدد ایران ادامه یافت.

سر لوحه روزنامه های قاجاری که در بخش نشریات کتابخانه ملی به دیوار زده شده خشت اول

ملک‌الشعرای بهار فریاد برآورد: «یا مرگ یا تجدد»؛ این درد زمانه بهار بود. ایران رنسانس می‌خواست؛ جست‌وجویی تازه، فکری نو. قرن‌ها بود که در تالارهای اندیشه، سؤالی برای فلاسفه نمانده بود. کتابخانه‌های عظیم ایرانی هم از همان زمان رو به انحطاط گذاشتند؛ انحطاطی که قرن‌ها طول کشید. اروپاییان با اقتباس از کتابخانه‌های شرقی از فرصت استفاده کردند و توانستند نخستین کتابخانه ملی را به نام خود ثبت کنند؛ به نام فرانسه آزاد؛ «بیبلیوتک ناسیونال».

با انقلاب کبیر فرانسه در پاریس و عمومی‌شدن کتابخانه‌ها و بازشدن آن به روی عموم، جهان کتاب متحول شد. پس از آن بود که چندین کتابخانه با تعریف ملی در جهان راه‌اندازی شد که کتابخانه ملی انگلستان یکی از مهم‌ترین آنها بود. پس از گذشت سال‌ها از این تحولات جهانی، ایرانی‌ها تازه به صرافت افتادند که‌ای داد بیداد، چاره‌ای جز نو شدن نمانده است و در این راه شهید هم دادند؛ شهیدی که بنیانگذار نخستین مدرسه مدرن در سال ۱۲۶۸ هجری‌قمری بود؛ مدرسه‌ای که ۱۲ سال بعد، یعنی سال ۱۲۸۰ تولد نخستین کتابخانه مدرن را جشن گرفت. با این تولد، نخستین کتاب فارسی در ایران چاپ شد. البته این نخستین کتاب چاپی فارسی نبود؛ «داستان مسیح» نخستین کتاب فارسی چاپ شده در جهان، در ۱۶۳۹ میلادی در لایدن هلند منتشر شد. این کتاب فارسی که در ۹۰۰ صفحه به همراه متن اصلی به زبان لاتین چاپ شده بود، توسط مولانا قاسم لاهوری به فارسی ترجمه شد.

روزگاری همه امکانات کتابخانه ملی در این ساختمان کوچک که از نظر معماری هماهنگ
با ساختمان موزه ایران باستان ساخته شده بود، یکجا جمع شده بودند

توجه به معارف یا به قول امروزی‌ها فرهنگ، بعد از مرگ ناصرالدین شاه قاجار به خصوص در دوره مظفرالدین‌شاه، جانی تازه گرفت. میرزا حسن رشدیه و جمعی از روحانیان، روشنفکران، آزادیخواهان، دولتمردان و تجار ترقی‌خواه، برای تاسیس مدارس و گسترش فرهنگ، نهضتی نو به راه انداختند و در یکی از جلسات خود در سال ۱۳۱۶ قمری، برای استفاده محصلان و معلمان مدارس خصوصا دارالفنون از مجموعه‌کتاب‌های خارجی و کتاب‌های چاپ سنگی چاپخانه دارالفنون، در گوشه‌ این مدرسه، کتابخانه‌ای راه انداختند.

«ابتدا خانه و ملکی متعلق به خود را برای انجمن معارف اختصاص دادم و قریب به ۱۰۰۰ جلد کتاب که دوثلث آن خطی بودند را به کتابخانه ملی اهدا کردم». این بخشی از خاطرات میرزا محمود احتشام‌السلطنه، یکی از موسسان انجمن معارف و از رؤسای مجلس ایران بعد از مشروطه است. پس کتابخانه معارف که بعد به کتابخانه ملی معارف تغییر نام داد، به این ترتیب، مهم‌ترین کتابخانه شهر و جزو مدرسه دارالفنون شد. اما مفهوم کتابخانه ملی در آن زمان با معنای امروزی‌اش متفاوت بود. در سال ۱۳۱۳، کنگره هزاره فردوسی در تهران تشکیل شد. در همین کنگره بود که مستشرقان نامداری به ایران آمدند و کتاب‌های ایران‌شناسی بسیاری به این کتابخانه هدیه کردند. با این اهدای بزرگ، پیشنهاد شد تالار فردوسی تشکیل و کتاب‌ها در آنجا نگهداری شوند.

کتابخانه‌ای که ملی شد 

مهدی بیانی- مسؤول کتابخانه معارف- نخستین کسی بود که به طور جدی به کمبودهای کتابخانه‌ای اندیشید. او با درکی که از وضعیت ایران داشت، پیش علی‌اصغرخان حکمت- وزیر معارف وقت- رفت و گفت: «باید کتابخانه‌ای ملی تاسیس شود». این عنوان ملی با ملی معارف قبلی فرق داشت و بیـانگـر آن بـود کـه کتابخانه به گردآوری آثار ایرانیان و همه آثاری که درباره ایران نوشته شده می‌پردازد، برای استفاده عموم ایرانیان است و هیچ‌گونه وابستگی دولتی ندارد و برای خوشایند حکومت‌ها کار نمی‌کند. علی اصغرخان هم این فکر را تمجید کرد و آن را به مجلس برد. نمایندگان ملت همه تصویب کردند که باید این کتابخانه راه اندازی شود.  

خبر راه اندازی این کتابخانه را پیش رضاشاه بردند. او هم دستور داد که کتاب‌های سلطنتی را به این کتابخانه هدیه دهند. اما این تنها سرمایه اولیه کتابخانه ملی نبود؛ کتاب‌های بسیاری به زبان‌های روسی، آلمانی و فرانسه که متعلق به بانک استقراضی روس بود هم به آن افزوده شد.

«کتابخانه‌های بزرگ دنیا هم شروعی بهتر از این نداشتند. کتابخانه کنگره‌ آمریکا با کتابخانه کوچک جفرسون - رئیس‌جمهور آمریکا- درست شد. کتابخانه ملی فرانسه با مجموعه مازان- صدراعظم فرانسه- شکل گرفت.» کامران فانی- عضو هیأت علمی کتابخانه ملی ایران- به این گفته ایمان دارد؛ ایمانی که به حقیقت بدل شد؛ حقیقتی که امروز به ۱۸۶۱۵۰۰ جلد کتاب در مخازن رسیده است. کتابخانه ملی ایران از لحاظ مساحت از کتابخانه‌های ملی مهم اروپا مثل انگلستان بزرگ‌تر است، هر چند در مقایسه با آنها، از نظر منابع و امکانات هنوز کاستی‌هایی در کار است.

کتابخانه‌ به جای اصطبل

آندره گدار، ۱۳۰۷ به ایران آمد، عاشق آب و هوای جمال‌آباد- روستای خوش آب و هوای شمال تهران- شد و گرچه گاهی رفتار خوشی با ایرانیان نداشت اما برای فرهنگ ایران بسیار کوشید و برخلاف دیگر هموطنان فرانسوی‌اش، به جای انباشتن موزه‌های کشورش از آثار ایرانی، خود معمار نخستین موزه ایران باستان شد و برای سازماندهی و راه‌اندازی اداره کل باستان‌شناسی تلاش کرد، اداره موزه معارف را تا سال ۱۳۱۲ به عهده داشت، از ابتدای ۱۳۱۳ با حفظ سمت به ریاست کتابخانه معارف و با تاسیس موزه ایران باستان به سمت مدیرکل موزه منصوب شد. مسیو با همراهی مادام یدا گدار- همسرش- رسالت بزرگ دیگری را هم به انجام رساند؛ معماری نخستین ساختمان کتابخانه ملی ایران.

سال ۱۳۱۲، درست همان زمان که وزیر فرهنگ، علی اصغرخان حکمت، مامور احداث موزه در میدان مشق شد، آندره گدار هم طرح‌های معماری این کتابخانه را تهیه کرد که به اعتراف حکمت در نوع خود بی‌نظیر بود. حکمت نقشه‌های گدار را نشان رضاشاه داد اما وقتی شاه نقشه‌ها را دید، صرف این مساحت زمین برای احداث کتابخانه را اسراف در زمین‌های تهران دانست.

در این میانه، قطعه زمینی در گوشه میدان مشق برای کتابخانه در نظر گرفته می‌شود؛ درست در زمان شهرداری کریم‌آقا بوذرجمهری در تهران که خیابان‌های جدیدی در مرکز پایتخت کشیده می‌شد. روایت است که در قسمت شمالی ساختمان موزه ایران باستان (خیابان ۳۰ تیر فعلی) قطعه زمینی بایر بود به مساحت حدود ۳۵۰۰ متر مربع که شهرداری آن را به اصطبل اسب‌های خود اختصاص داده بود. حکمت از شاه درخواست کرد که این زمین به ساخت کتابخانه اختصاص داده شود که چنین شد. ساختمان کتابخانه ملی ایران در ۱۳۱۶ همزمان با موزه ایران باستان به پایان رسید و شهریور همان سال باز شد. استاد ابوالحسن‌خان صدیقی هم مجسمه‌ نیم‌تنه حکیم فردوسی را برای ورودی ساختمان ساخت؛ مجسمه‌ای که هنوز در گوشه ساختمان جدید استوار است.

این روزها آن ساختمان قدیمی در انتظار سرنوشت تازه‌ای است؛ قرار است همزمان با بهسازی میدان مشق، این بنای آجری هم موزه خط و کتابت شود. طرح این موزه را قرار است ایتالیایی‌ها ارائه دهند که با اجرای آن، ساختمان کتابخانه تبدیل به موزه‌ کتاب می‌شود.  اما اهدافی که برای کتابخانه‌ ملی تعریف شده، یکی جمع‌آوری تمام کتب و اطلاعات درباره ایران و دیگری پژوهش و تحقیق در حوزه‌های کتابداری است.

قدیمی‌های کتابخانه ملی می‌گویند که این دو هدف هرگز تا سال‌های سال بعد از ۱۳۱۶ اجرایی نشد. گرفتاری و تنگناها مانع از آن بود که راهکارها و راهبردهای جدید در کار باشد. اعضای کتابخانه ملی ادبا و بزرگانی بودند که همه به سنت‌ها تعلق داشتند و سنت کتابداری به شیوه‌های قدیم راه خود را می‌رفت. کامران فانی معتقد است که در آن زمان هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که می‌شود تغییری در سیستم به وجود آورد؛ حتی فکر نمی‌کردند که می‌توان به کتابداری با نگاه انتقادی نگریست؛ به طوری که بعد از این همه سال هنوز هم نتوانسته‌اند مجموعه ایران‌شناسی کاملی تهیه کنند.

تا سال‌ها اهداف کتابخانه‌های ملی  برای نخبگان آشنا نبود تا اینکه دولت وقت به بازبینی و بررسی کتاب‌ها رسید و اینکه چه کتابی باید چاپ شود و مجوز بگیرد. از این زمان به بعد، کم‌کم پای کتاب‌ها به وزارت فرهنگ و هنر آن زمان باز شد. بعد با انتقال این مسؤولیت، کتاب‌ها راهی کتابخانه ملی شدند. رفته‌رفته کوهی از کتاب پدید آمد. بعد از آن بود که مسؤولان تازه به فکر افتادند که باید این کتاب‌ها را سازماندهی کرد.  

از انبارداری تا کتابداری

با اضافه شدن هر نسخه چاپی در کشور، کتابخانه ملی تبدیل به انباری بزرگ شد که مسؤولانش نمی‌دانستند باید با این همه کتاب چه کنند. هرکجا که امکان داشت، کتاب‌ها را جا می‌دادند؛ در پستو، راه پله، کارتون، تا خاک بخورند. بعد از آن کتاب‌ها کم‌کم ثبت شدند و برای آنها برگه‌هایی درست شد و در فیشی که به آن وریقه می‌گفتند، مشخصات کتاب را ‌نوشتند.

فهرست کتاب‌ها به این صورت بود و بدون اینکه تابع هیچ گونه ضوابط خاصی باشد، فقط نوشته می‌شد. از کتابداران تحصیل کرده استفاده نمی‌شد. قدیمی‌ها با محتوای کتاب سر و کار داشتند و معتقد بودند که کتابداری جدید تنها باعث رونق جنبه‌های ظاهری می‌شود. همین بود که تا سال ۱۳۶۱ از ادغام مرکز خدمات کتابداری با کتابخانه ملی جلوگیری شد؛ رویدادی که برای پیشرفت کتابخانه ملی بسیار مهم بود و به همت فریدون بدره‌ای- ریاست وقت کتابخانه ملی- به انجام رسید.

این مرکز کتابداری با هدف به روزرسانی انتشار کتابشناسی ملی، انتخاب منابع، سفارش فهرست‌نویسی، رده‌بندی فعالیت‌های پژوهشی و تدوین انتشار استانداردها راه‌اندازی شد اما این پایان کار ادغام نبود؛ دست روزگار آن‌قدر گشت که هم مرکز خدمات کتابداری با کتابخانه ملی ادغام شد و هم سازمان‌های دیگر.  

اواخر سال ۷۸ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با کتابخانه ملی یکی شد و تعداد ساختمان‌های کتابخانه ملی به هشت ساختمان رسید. در دهه ۸۰ هم سازمان اسناد ملی کشور با کتابخانه ملی ایـران ادغام و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی تشکیل شد. این ادغام‌ها که با اسباب‌کشی به تپه‌های عباس‌آباد توام شد، تحول بزرگی را در کتابخانه ملی به وجود آورد.

سقف بلند و پنجره های بزرگ باعث می شود که تابش نور و گردش هوا در طبقات و نیم‌طبقه‌های کتابخانه به‌خوبی انجام شود زیگورات عباس‌آباد

نماد کوه کیهانی در بین‌النهرین است که چندین طبقه دارد و هر طبقه از طبقه پایینی کوچک‌تر است. می‌گویند که مجسمه خدایان در آن نگهداری می‌شده؛ بنایی برای مناسک مذهبی که بعضی‌ها زیگورات می‌نامندش؛ همان طرحی که برای کتابخانه ملی ایران در نظر گرفته شد. این زیگورات جدید در تپه‌های عباس‌آباد ساخته شد؛ تپه‌هایی که در آینده‌ای نه‌چندان دور، مرکز فرهنگ و هنر پایتخت خواهند شد؛ بستری برای فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی، باغ موزه کتاب، باغ موزه دفاع مقدس، باغ هنر، سالن‌های چند منظوره فرهنگی و خزانه بانک مرکزی. ساختمان کتابخانه که سال ۱۳۶۹ طراحی و در سال ۱۳۷۵ اجرایی شد، بنایی است عظیم به مساحت ۶۲ هزار مترمربع که زمان ریاست‌جمهوری اکبرهاشمی رفسنجانی همزمان با ریاست محمد خاتمی بر کتابخانه ملی، کلنگش خورد.

طرح این زیگورات مدرن توسط یک شرکت مهندسی به نام پیراز که از شرکت‌های قدیمی معماری شهرسازی است، با همکاری مهندس اسکویی ارائه شد و در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۷۴ از بین ۵ طرحی که برای شرکت در مسابقه طراحی کتابخانه ملی ارائه شده بود، انتخاب شد، آن هم روی تپه‌های عباس‌آباد که تنها امید طبیعت از دست رفته تهران بود؛ شش‌های تنفسی سالمی که نباید رویشان سازه‌ای شکل می‌گرفت.

این تپه‌ها گنجی بود که بسیاری از نهادهای دولتی دیگر هم خواهان احداث ساختمان در آن بودند و این باعث بروز مشکلاتی میان شهرداری تهران و برخی از این نهادها شده بود. سرانجام به فرمان مقام معظم رهبری، تپه‌های عباس‌آباد به بخش فرهنگی واگذار شد. اما چون نمی‌خواستند مثل دیگر تپه‌های تهران سازه‌ها از سر و کول تپه بالا بروند، طراحان از معماری زیگورات الهام گرفتند که در عین گستردگی، ارتفاعی قابل قبول و شکلی تپه مانند دارد.  

در طراحی ساختمان، از الگوهای معماری قبل و بعد از اسلام استفاده شده است. ساختمان کتابخانه، ترکیبی بالارونده، سیال و شناور دارد. جهت بنا سمت و سوی خاصی ندارد و دید را به بالا و بالاتر می‌کشاند. ساختمان، روی یک کرسی بتنی گسترده مستطیل شکل بنا شده و به تدریج در طبقات فوقانی از سطوح طبقات کاسته می‌شود. وجود قوس‌ها و نقوش اسلیمی در نما، از جمله تمهیدات طرح برای الهام‌پذیری از معماری دوره اسلامی است. اسکلت ساختمان انعطاف‌پذیر بوده و در مقابل لرزش‌های ناگهانی و زلزله، مقاوم است.

ساختمان بـه گونه‌ای طراحی شده کـه بتواند عـلاوه بـر مدیریت، واحدهای پشتیبانی و پارکینگ، هشت مـرکـز مهم و تخصصـی کتابداری و مجمـوعـه‌ کتاب‌های مرجع و غیرمرجع چاپی، نسخـه‌هـای خطـی، کتاب‌های نادر و منابع غیرکتابی را درخود جا دهد و قابلیت آن را داشته باشد که با تغییراتی که در حوزه فناوری– به خصوص فناوری اطلاعات- روی می‌دهد، هماهنگ شود.

در این ساختمان ایـن امـکان فراهم است تا مراکز تخصصی کتابداری بتوانند با هم در ارتباط و تعامل مستقیم باشند. مجمـوعـه اصلـی کتابخانه ملـی در مخزن‌های بسته و در زیر زمین نگهداری می‌شود ولی مجموعه‌ها و منـابـع مرجع (عمومی و تخصصی) در سالن‌های قرائت و به‌صورت نظام قفسه باز در دسترس مراجعه‌کنندگان هستند.

به منظور حفظ و نگهداری این میراث فـرهنگـی کشـور، بـخش نسخـه‌هـای خطـی و کتاب‌های نادر هم از امکانات و تجهیزات ویژه‌ای برخوردار است. با استفاده از تجهیزات مدرن، انتقال کتاب از مخازن به بخش‌های امانت امکان‌پذیر است و هر بخش به دستگاه‌های خودکار خاموش کردن حریق مجهز است. روزگاری در سایه پیه‌سوز و شمع، مشق علم می‌کردند. امروزه هم نور یکی از عوامل مهم در کتابخانه است. نورگیری فضاها از طریق روزن‌ها، نورگیرهای حاشیه‌ای و پیشانی ساختمان، یادآور فضاهایی چون بازار و مسجد است.

فضاهایی مانند مخازن و بخش نگهداری نسخ خطی که احتیاج به نور کمتری دارند، در جبهه غربی ساختمان کتابخانه ساخته شده‌اند. در این جبهه با کاشت درختان بلند، ایجاد سایه کرده‌اند. فضای بیرونی کتابخانه ملی تا ورودی ساختمان به شکل باغ ایرانی ساخته شده است و جوی‌های آبی که به آب نمای مرکزی و آب نماهای اطراف می‌رسند، به شیوه باغ ایرانی که نمونه آن را در ماهان و کاشان می‌توان دید، طراحی شده‌اند. تشکیلاتی که تکمیلش ۱۴ سال زمان برده، گنجایش حداکثر هفت‌میلیون نسخه را دارد.

جا نیست

«ما تا هفت، هشت سال دیگر مشکلی برای کتابخانه نداریم اما با توجه به سرعت بسیار زیاد تولید محتوایی، تا ده سال دیگر، فضای مخزنی در کتابخانه نداریم.»؛ این را رئیس فعلی کتابخانه می‌گوید و ادامه می‌دهد: «پیشنهاد کرده‌ایم فضای ۸۰ هزار متری‌ای را که زیر میدان فرهنگ و منطقه است، برای ساخت یک مخزن جدید در اختیار ما قرار دهند که با موافقت رئیس‌جمهور به زودی مقدمات آن انجام شده و مخزن مکمل کتابخانه ملی ساخته می‌شود.

وزیر مسکن، کار کارشناسی را انجام داده و اعلام کرده است که مشکلی برای ساخت آن وجود ندارد، شهرداری هم موافقت کرده است». حالا خبرها دیگر زیر پای کتابخانه ملی است و برخلاف فرهنگستان‌ها و سایر بخش‌های این مجموعه، بخشی از مخزن بزرگ کتابخانه مادر کشور، براساس آخرین تکنولوژی کتابخانه‌سازی و استاندارد کتابخانه‌های معتبر دنیا، در زیرزمین در حال آماده‌سازی است.

تالار بزرگان

کتابخانه ملی ۳۰ تیر، تا چند سال پیش، تنها کتاب‌هایی را که تا سال ۷۳ منتشر شده بود، به کتابخوان‌ها می‌داد اما در این ساختمان اگر به دنبال کتابی باشید، فرقی نمی‌کند سال ۱۳۰۰ منتشر شده باشد یا سال ۱۳۸۸؛ می‌توانید آن را امانت بگیرید و بخوانید.  

برای ایجاد سرعت در اطلاع‌رسانی و خدمات بهتر، موضوعات مختلفی تعریف و برای هر کدام از مخازن تخصصی مشخص شده است. تابلوهای سبز و آبی رنگی که در صحن اصلی کتابخانه قرار دارد مراجعه‌کننده را راهنمایی می‌کند. تالار «ابن ندیم» - فهرست‌نویس بزرگ ایرانی- تالار شرقی کتابخانه و مربوط به کتاب‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی است. تربیت کتابداران با در دسترس قرار دادن آخرین تحولات کتابداری، یکی دیگر از وظایف کتابخانه ملی است که هر ساله با برگزاری دوره‌های تخصصی این رشته صورت می‌گیرد.

این قسمت از کارهای کتابخانه ملی در حوزه آموزشی است که رئیس کتابخانه ملی آن را این‌گونه تعریف می‌کند: «در این زمینه دو کار انجام می‌دهیم: آموزش‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت. در بخش آموزش‌های کوتاه‌مدت، سازمان هر ساله چند سرفصل درسی اعلام می‌کند و سرفصل‌ها را به صورت کتاب چاپ می‌کند و برای همکاران کتابخانه و دستگاه‌های دولتی و کتابخانه‌های خارج از ایران، کلاس‌ها و دوره‌هایی برگزار می‌کند. معمولا همکاران خودمان شرکت می‌کنند و خیلی از دستگاه‌های دولتی هم استقبال می‌کنند. در خارج هم این خدمات ارائه می‌شود. البته این دوره‌های خارج از کشور به صورت متقابل انجام می‌شود».

براساس اطلاعات سایت کتابخانه «آموزش کوتاه مدت از سال گذشته به صورت الکترونیکی هم راه‌اندازی شده است و در آینده نزدیک پنج واحد درسی جدید به آموزش‌ها اضافه می‌شود».

تالار «زکریای رازی» - دانشمند نامدار ایرانی- مخزن تخصصی علوم و فنون است و شامل کتاب‌های علوم پایه، فناوری، کشاورزی و پزشکی. این مخزن بیشتر از ۳۲۴۰۰ کتاب دارد. مخزن بعدی «ابن سینا» نام گرفته و شامل کتاب‌های مربوط به فلسفه، ادبیات، تاریخ، جغرافی، دین، روان‌شناسی و در یک کلام علوم انسانی است. به مجموع این تالارها باید مخزن علوم اجتماعی و هنر را هم افزود که شامل کتاب‌هایی در حوزه علوم اجتماعی، سیاسی، حقوق، هنرهای گوناگون و معماری است.  

بخش کودکان علاوه بر ارائه خدمات کتابخانه‌ای، به پژوهش و گردآوری آثاری که برای آنها پدید آمده هم می پردازد تالار سرزمین من

اما شاید مهم‌ترین تالار کتابخانه ملی، تالار ایران‌شناسی باشد که به نام شیخ شهاب الدین سهروردی خوانده می‌شود. ایران وارث دو گنجینه گرانبهای ایران باستان و ایران پس از اسلام است و سهروردی کسی است که توانسته این گنجینه‌ها را به زیبایی در پیکره‌ای یکپارچه بنمایاند. این تالار که مجموعه‌ای نفیس از کتب ایران‌شناسی و اسلام‌شناسی را در خود جای داده، همزمان با کتابخانه ملی در ۱۳۱۶ در خیابان ۳۰ تیر تاسیس شد. بسیاری از دانشمندان تاریخ و فرهنگ ایران، کتاب‌ها و آثار خود را به این تالار هدیه کرده‌اند؛ نام‌هایی چون آرتور کریستین‌سن، آندره گدار و هانری کربن.

البته قدیمی‌های کتابخانه ملی می‌گویند که هزاره فردوسی در راه‌اندازی این بخش بسیار موثر بوده است. کتاب‌های اهدایی هیتلر به ایران، مجموعه پنج هزار جلدی بانک استقراضی روس و کتابخانه پنج هزار جلدی دکتر فخرالدین شادمان هم از کتبی است که به آن افزوده‌اند.

مطالعات ایران‌شناسی و اسلام‌شناسی یکی از موضوعاتی است که در شرح وظایف کتابخانه ملی آمده است؛ «یکی از وظایف پژوهشی کتابخانه ملی، بخش مطالعات ایران‌شناسی است. در این بخش، علاوه بر خدماتی که به محققین داده می‌شود، کارشناسان، وظیفه شناسایی و گردآوری منابع و موادی را دارند که مورد نیاز اسلام‌شناسان و ایران‌شناسان است». رئیس فعلی کتابخانه ملی از برنامه‌هایی که برای ایران‌شناسی در نظر گرفته‌اند هم می‌گوید؛ «ما قصد داریم در موضوعات ایران‌شناسی و اسلام‌شناسی مطالعه کنیم. بیشتر تحقیقات ما منجر به اجرای تسهیلاتی برای پژوهشگران است.

در بخش اطلاع‌رسانی در حوزه کتابخانه ملی، ما موظفیم که همه آثاری را که درباره ایران یا به زبان فارسی یا توسط ایرانیان در هر کجا آماده شود، گردآوری کنیم. این آثار اعم از کتاب، پایان‌نامه، مجله و... است». منابع ایران‌شناسی و اسلام‌شناسی با کمک چند شورا از استادان دانشگاه‌ها فهرست و تهیه‌ می‌شود که شامل مدارک دیداری، شنیداری، دیجیتالی و آثاری چون کتاب، مجله، پایان‌نامه، جزوه، تمبر، پوستر، بروشور، کارت‌پستال، تقویم و نظایر آن در ۶۵ قالب محتوایی است. بحث جمع‌آوری تاریخ شفاهی هم از پروژه‌های کتابخانه ملی است که در چند سال گذشته، با همکاری سازمان اسناد ملی در حال گردآوری آن است.  

از کاغذ اخبار تا همشهری

گرچه به علت ضعف سنت آرشیو در ایران، جای بسیاری از مجلات و روزنامه‌های قدیمی ایران در کتابخانه ملی خالی است و باید سراغ بعضی‌هایشان را در کتابخانه‌های خارجی گرفت اما از «وقایع اتفاقیه» گرفته تا «همشهری»، بسیاری از روزنامه‌ها، مجلات، نشریات و حتی بعضی بولتن‌ها را اینجا می‌توان یافت.

یکی از مسؤولان بخش مطبوعات، نشریات ادواری یا «پی‌آیندها» که از قدیم در این کتابخانه کار می‌کرده، می‌گوید: «تازه بعد از هفت سال، آرشیو روزنامه‌ها، به روزنامه‌ها و مجلات دهه پنجاه رسیده است». مطبوعات بعد از کتب خطی و کتاب‌های چاپی، مهم‌ترین اسناد و منابع تاریخ معاصر هستند اما کتابخانه ملی به دلایل مختلف، همه روزنامه‌هایی را که در یکصد و پنجاه سالی که از انتشار نخستین روزنامه در ایران می‌گذرد، منشتر شده‌اند، ندارد. نمونه مهمش نسخه‌ای از اولین شماره «کاغذ اخبار» - نخستین روزنامه ایرانی- است که تا چند وقت پیش در ایران پیدا نمی‌شد.

اما از چند وقت پیش، کمیته‌ای به پیشنهاد و مرکزیت کتابخانه ملی ایران تشکیل شده است که قصد دارد مجموعه کاملی از همه روزنامه‌های منتشر شده در ایران را به تعداد کتابخانه‌های بزرگ ایران به صورت کاغذی و دیجیتالی منتشر کند. یکی از اقدامات این شورا، جست‌وجو برای یافتن نسخه‌های نایاب برخی از روزنامه‌ها از جمله کاغذ اخبار است که توسط میرزا صالح شیرازی- نخستین مدیر مسؤول و روزنامه‌نگار ایران در تهران- منتشر شده است. بخشی از این روزنامه‌ها در بخش جدیدی از کتابخانه ملی به صورت آن‌لاین به نام حافظه رقومی ملی (حرم) در اینترنت قرار دارد: http://haram.nlai.ir

کودکان و روشندلان

هر چند برای مطالعه و پژوهش در کتابخانه ملی باید مدرک لیسانس و فوق لیسانس داشت اما بخشی هم به نام کودکان و نوجوانان دارد. این بخش با هدف ایجاد کتابخانه‌ای استاندارد و نمونه برای ارائه خدمات به گروه سنی هفت تا ۱۴ سال راه اندازی شده است. گردآوری کتاب‌ها و منابع غیرکتابی منتشر شده در داخل و خارج از کشور برای کودکان و نوجوانان و همچنین پژوهشگران این حوزه، از مهم‌ترین فعالیت‌های این بخش است که به نام مترجم معاصر، حسین ابراهیمی نامگذاری شده است.

ابراهیمی که بیش از ۱۰۰ کتاب برای کودکان و نوجوانان به فارسی ترجمه کرده، از نظر تعداد جوایز دریافتی، پرافتخارترین مترجم ایرانی است و نخستین نویسنده‌ای است که نسبت به پرداخت حق تالیف آثار ترجمه شده به پدیدآورندگان آن، حساسیت نشان می‌داده. تماس‌هایی که او با ناشران اصلی کتاب‌ها می‌گرفت، اسناد تاریخچه حقوق مولف در ایران است. از دیگر فعالیت‌های این بخش برای کودکان و نوجوانان، آموزش کار در کتابخانه، بازدید از کتابخانه ملی، شاهنامه‌خوانی و کتابخوانی است.

کتابخانه ملی کتابخانه اصلی کشور به شمار می‌آید و کمک به کسانی که ناتوانایی‌های جسمی دارند از مهم‌ترین اهداف این کتابخانه است. پس نابینایان و کم بینایان هم می‌توانند در آن کتاب بخوانند. یکی از کتابداران می‌گوید: «در این بخش علاوه بر کتاب‌هایی به خط بریل، جدیدترین امکانات کتابخوانی نابینایان و کم‌بینایان مثل نرم افزارهای ویژه و دستگاه‌های بزرگ‌نمایی و برجسته‌سازی نقوش توسط سیستم‌های حرارتی در کتابخانه وجود دارد.»

حافظ نسخه‌ها

در چند سال اخیر، کارهای بزرگی در کتابخانه به انجام رسیده است که تکمیل شدن ساختمان و انتقال همه کتاب‌ها از ساختمان سی‌تیر به ساختمان جدید از آن جمله است. اما شاید به جرات بتوان گفت که از نظر شیفتگان فرهنگ ایران، یکی از مهم‌ترین یادگارهای فرهنگی علی‌اکبر اشعری- ریاست کتابخانه ملی- صندوق امانات نسخ خطی کتابخانه است.  

نگهداری از کتاب‌های خطی و حفاظت از آنها، یکی از مهم‌ترین وظایف کتابخانه ملی ایران است. این کتابخانه مانند بسیاری از کتابخانه‌های بزرگ دنیا، دارای نسخه‌های نفیسی از کتاب‌های ریاضیات و نجوم، ادبیات و تاریخ، فلسفه و عرفان، فقه و اصول، طب‌و گیاه‌شناسی به زبان‌های فارسی و عربی است که تعدادی از آنها نسخه‌های نادر، نفیس و با ارزش هستند. همین‌طور این مخزن مجموعه‌ای از نخستین ترجمه‌های فارسی اروپائیان را دارد، این بخش هم در ۱۳۱۶ راه‌اندازی شده است اما این بخش صندوق اماناتی دارد که کسانی که نمی‌خواهند کتاب‌های خطی خود را به کتابخانه ملی بفروشند یا هدیه بدهند، می‌توانند از مشاوره تخصصی کتابخانه ملی برای نگهداری و حفظ کتاب‌های خطی بهره‌مند شوند و کتاب خود را در صندوق امانات نسخ خطی به امانت بگذارند.

مخزن نسخ خطی کتابخانه ملی، قطعا کامل‌ترین مخزن کتاب‌های خطی کشور نیست. همه کتابخانه‌های بزرگ کشور و برخی از مجموعه‌داران کتاب‌های نفیس، شاید آثاری نفیس‌تر از آنچه در این کتابخانه نگهداری می‌شود، در دست دارند. اشعری معتقد است: «عموما شرایط نگهداری این منابع از نظر نور، دما، رطوبت و گرد و غبار مناسب نیست و در معرض از بین رفتن هستند. خیلی از اینها هم در معرض خروج از کشور توسط دلال‌ها هستند. به همین دلیل، کتابخانه ملی سعی کرده با ارتباط و گفت‌وگو با مردم چند راه را برای نگهداری بهتر منابع خطی پیشنهاد دهد». 

رئیس کتابخانه ملی راه حل‌هایی برای نگهداری کتاب‌ها دارد: «یک راه هدیه دادن است که نسخه به نام خود اهداکننده ثبت می‌شود. دیگر آنکه آن را با یک قیمت توافقی خریداری کنیم. اگر این دو راه نشد، ما مانند صندوق امانت بانک مرکزی، صندوق‌هایی را به نام افراد در کتابخانه داریم که آثار را به صورت امانی نگهداری‌می‌کنیم».

بخش وی‍ژه روشندلان مجهز به دستگاه ها و امکاناتی است که مطالعه را برای نابینایان و کم بینایان به شکل مکتوب و دیجیتال میسر می کند از وُریقه تا فیپا 

زمانی بود که برای پیدا کردن کتاب در کتابخانه ملی، نه‌تنها موضوع کافی نبود بلکه باید نام کتاب یا نویسنده هم حتما عنوان می‌شد تا پس از زمانی دراز، کتابدار از میان هزاران شماره کتاب، کتاب مورد نظر را یافته و به‌دست متقاضی می‌رساند اما امروز به کمک روش‌های نو که کتابخانه ملی ایران هم به آنها مجهز است، برای یافتن منابع مربوط به یک موضوع، تنها تایپ موضوع و چند کلیک کافی است که همه منابع مربوط به آن موضوع با آدرس دقیق مکان نگهداری پیدا شود.

زمانی در ساختمان خیابان سی‌تیر از هیچ یک از این امکانات خبری نبود و کتاب‌ها در انبارها روی هم تلنبار می‌شدند. زمانی رسید که هیچ کتابی را دیگر نمی‌شد از میان هزاران هزار کتاب بیرون کشید. ۵۰ کارمند آمدند و روی وریقه ها، نام و نویسنده کتاب را یادداشت کردند؛ تا اینکه فیپا یا همان فهرست‌نویسی پیش از انتشار در کشورهای مختلف باب شد. در میان تمام وظایف کتابخانه ملی، فهرست‌نویسی پیش از انتشار یا همان فیپا مهم‌ترین وظیفه‌ای است که برعهده کتابخانه‌ملی گذاشته شده که عبارت است از تهیه اطلاعات‌ کتاب‌شناختی‌ لازم‌ برای‌ شناسایی‌ و بازیابی‌ یک‌ کتاب‌ بر مبنای‌ ضوابط‌ و استانداردهای‌ بین‌المللی.  

این‌ طرح‌ به‌ شکل‌ غیررسمی‌ در سال ۱۸۷۰ در آمریکا پیشنهاد شد و برای‌ نخستین مرتبه‌ به‌ طور رسمی‌ توسط‌ کتابخانه کنگره‌ آمریکا در سال ۱۹۰۱ آغاز و در سال ۱۹۷۱ برای‌ دومین‌ مرتبه‌ با روشی‌ که‌ برخاسته‌ از طرح‌ فهرست‌نویسی‌ از مأخذ بود، در کتابخانه کنگره‌ آمریکا پی‌گرفته‌ شد. پس‌ از حدود سه سال، ۶۵ درصد از کتابخانه‌های‌ آمریکا دارای‌ فهرست برگه پیش‌ از انتشار شدند.  

در ایران، شکل‌ ابتدایی‌ و مختصر این‌ طرح‌ برای کتاب‌های‌ چاپ‌ سال ۱۳۴۶ به‌ بعد دانشگاه‌ تهران‌ و ۱۳۴۹ به‌ بعد خانقاه‌ نعمت‌اللهی‌ اجرا شد. اما کنگره کتابداران و روسای کتابخانه‌های ملی بزرگ جهان که در حدود سال ۱۳۵۵ به میزبانی کتابخانه ملی ایران در تهران برگزار شد، سیستم فهرست‌نویسی پیش از انتشار را در ایران وارد مرحله جدیدی کرد.

در این کنگره، روسای کتابخانه‌های ملی دنیا درباره روش‌های جدید فهرست‌نویسی تصمیم‌گیری کردند و ایران هم به این مجموعه پیوست؛ طرحی که به دلیل همزمانی با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران با وقفه‌ای چند ساله روبه‌رو شد تا اینکه در سال ۱۳۷۱، کتابخانه ملی‌ ایران‌ این‌ طرح‌ را به‌ طور آزمایشی‌ با برخی‌ ناشران‌ اجرا کرد و پس‌ از موفقیت‌ نسبی، ‌ پیشنهاد قانونی‌ شدن‌ آن، طی‌ طرحی‌ در اسفند ۱۳۷۴ از سوی‌ کتابخانه ملی‌ به‌ هیأت‌ دولت‌ ارائه‌ شد که‌ تصویب آن در ۱۳۷۵ به‌ کتابخانه ملی‌ ابلاغ‌ شد و مسؤولیت‌ اجرایی‌ طرح‌ بر عهده‌ کتابخانه ملی‌ نهاده‌ شد. تخمین‌ زده‌ می‌شود که‌ فقط‌ سالانه‌ بیش‌ از یک‌ میلیارد تومان‌ صرفه‌جویی، حاصل‌ اجرای‌ این‌ طرح‌ است. یکدستی‌ و هماهنگی‌ فهرست‌نویسی، تسهیل‌ امر فهرست‌نویسی، جلوگیری‌ از انجام‌ کار تکراری و افزایش‌ سرعت‌ بازیابی‌ منابع‌ در کتابخانه‌ها از مزایای این روش است.  

در کنار فیپا خدمت دیگری هم بر مبنای تصمیم سازمان بین‌المللی استاندارد (ایزو) مقرر شده است. همان گونه که به هر کتاب، یک شماره بین‌المللی یا شابک (ISBN) داده می‌شود، به هر پی‌آیند هم شماره خاصی تعلق می‌گیرد تا بازیابی و شناسایی آنها به سهولت امکان‌پذیر شود. همین امر درباره شناسایی کتابخانه‌های هر کشور هم به کار گرفته شد؛ بنابر این کتابخانه ملی به عنوان مرکز ملی شاپا (ISSN) و شابکا (ISIL)، عهده‌دار تخصیص شماره استاندارد بین‌المللی پی‌آیندها (شاپا) و همچنین شماره استاندارد بین‌المللی کتابخانه‌ها (شابکا) به متقاضیان شد تا از این راه، هم حضور کتابخانه ملی را در صحنه جهانی اعلام کند و هم امکان هر گونه مبادله و همکاری بین‌المللی را در زمینه‌های مربوط فراهم کند.

کمترین تعطیلی در کشور

مجموعه امکاناتی که در کتابخانه ملی ایران گرد آمده، اگر خواننده‌ای نداشته باشد، بی‌فایده است و معمولا یکی از موانعی که استفاده از امکانات را محدود می‌کند، ساعات کاری است. نظام اداری ما  یکی از رکوردداران جهانی تعداد روزهای تعطیل در سال است اما مجموعه امکانات کتابخانه ملی ایران، یک تفاوت اساسی با دیگر سازمان‌ها و ادارات کشور دارد و آن کمترین میزان تعطیلی است که شاید باورش سخت باشد؛ فقط سه روز در سال! خط اول متروی پایتخت و ایستگاه میرداماد که هر چند دقیقه یک بار مینی‌بوسی از آن به مقصد کتابخانه ملی در حال حرکت است، دسترسی به کتابخانه را برای دانش‌پ‌ژوهانی که ماشین ندارند، آسان کرده است.

برنامه حرکت مینی‌بوس‌ها را که در روزهای عادی هر ۱۵ دقیقه یک‌بار و در روزهای تعطیل هر ۳۰ دقیقه یک‌بار راه می‌افتند، می‌توان روی پایگاه اینترنتی کتابخانه مطالعه کرد. برای پژوهشگرانی که کارشان با چند ساعت کار در تالارهای عمومی راه نمی‌افتد و نیاز به جایی راحت در کتابخانه دارند، ۱۶ اتاق کار وی‌ژه در نظر گرفته شده که البته برای استفاده از آن باید از پیش ثبت نام کرد. ضمنا یک نسخه از پژوهش انجام یافته هم باید در مقابل به کتابخانه ملی تقدیم شود.

بوفه و رستورانی با قیمت‌های نسبتا مناسب و دانشجویی، کتابفروشی، فروشگاه لوازم‌التحریر و یک شعبه بانک هم از دیگر امکاناتی است که یکجا گردهم آمده‌اند.

این روزها بسیاری از کسانی که در تالارهای قرائت کتابخانه ملی اوقاتی را صرف مطالعه یا استفاده از منابع می‌کنند، شاید چندان تاریخچه‌ای را که برای رسیدن به این نقطه طی شده، ندانند یا برایشان اهمیت نداشته باشد اما نکته اینجاست که اجداد ما روزگاری بزرگ‌ترین کتاب سازان و کتابخوانان جهان بوده‌اند و به همان اندازه در حفظ و نگهداری کتاب، صاحب فن و دانش زمانه خود بوده‌اند. ساخت کتابخانه ملی جدید و همت مدیران آن در دوره‌های مختلف تا به حال نویدبخش این بوده است که رسیدن به جایگاه تاریخی کتابخانه‌های ایران در میان رقیبان جهانی، آرزویی دست‌نیافتنی نیست.

کد خبر 762135 منبع: سرزمین من برچسب‌ها سفر - گردشگری کتاب - تاریخ کتابخانه، کتابخوانی، کتابداری

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: سفر گردشگری کتاب تاریخ کتابخانه کتابخوانی کتابداری ایران شناسی و اسلام شناسی کتابخانه ملی ایران کتابخانه های بزرگ موزه ایران باستان کودکان و نوجوانان تپه های عباس آباد ساختمان کتابخانه کتابخانه ملی کتابخانه های ملی کتابخانه ملی کتابخانه ملی کتابخانه ملی کتابخانه ملی کتابخانه ملی ساخت کتابخانه برای کتابخانه راه اندازی شد کتاب های خطی فهرست نویسی کتابخانه ای نخستین کتاب مهم ترین روزنامه ها بین المللی کتاب ها برای کتاب منتشر شده دستگاه ها میدان مشق کتاب ها ساخته شد همه کتاب منتشر شد چند سال نسخ خطی نسخه ها تپه ها قرن ها تا سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۰۴۶۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتابخانه‌های سیار نیاز کتابخوانی عشایر را برطرف می‌کند


آقای حامد محقق در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما افزود: این کتابخانه‌ها را ما به عنوان « برنده‌های کتاب » می‌شناسیم. چرا که هم کتاب را به مناطق مختلف می‌برد و هم با ورود کتاب به این مناطق یک « برندگی » ایجاد می‌کنند.
وی گفت:بنابر قانون برای دستگاه‌های مختلف الزاماتی دیده شده که کتاب و کتابخوانی را در مناطق عشایری و روستایی با استفاده از کتابخانه‌های سیار رقم بزنند.
معاون شعر و ادبیات خانه کتاب گفت: این کتابخانه‌ها بهترین راه است برای این که ما در مناطق روستایی و عشایری کتابخانه‌هایی را ببینیم.
وی افزود: بردن کتاب با دوچرخه در کشور‌های اروپایی متداول است و تبلیغات زیادی برای آن می‌شود در حالی که ما هم همین کار را انجام می‌دهیم، اما کمتر درباره آن اطلاع رسانی کرده ایم.
یکی از معاونت‌های مرتبط با امر توسعه کتاب در نهاد کتابخانه‌ها یک سال قبل  طراحی کتابخانه‌های عشایری را شروع کرد و در دستور کار قرار داد.
جدیدترین کتابخانه عشایری ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۲ در خوزستان افتتاح شد.
این کتابخانه با عنوان رویش در بزرگترین سایت عشایری کشور در منطقه فتح المبین شوش با استقرار چادر در میان چادر‌های عشایر و مدارس چادری و کانکسی آنان گشایش یافت.

دیگر خبرها

  • دبیرکل کتابخانه‌ها‌‌: مردم ایران کتاب‌نخوان نیستند + فیلم
  • همه ادارات شهرستان دشتی باید کتابخانه داشته باشند
  • شرحی بر قدیمی‌ترین فهرست‌نامه‌های کتابخانه آستان قدس رضوی/خدمتی به گذشته، امروز و آینده
  • رشد ۱۵۳ درصدی امانت کتاب در آذربایجان شرقی
  • نهاد کتابخانه‌های عمومی زمینه‌ساز ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی
  • کتاب‌های مشکوک به آرسنیک در کتابخانه ملی فرانسه
  • قیمت گذاری 15 پرونده امور زمین در عباس آباد
  • قرنطینه‌شدن کتاب‌های مشکوک به آرسنیک در کتابخانه ملی فرانسه
  • کتابخانه‌های سیار نیاز کتابخوانی عشایر را برطرف می‌کند
  • بارش باران سیل آسا به زمین‌های کشاورزی روستای عباس آباد خسارت زد + تصاویر